خانه

راه ناگزیر سکولاریسم در ایران(۲)
توماس جفرسون در جايي مي‌نويسد: «آموزه‌هايي كه از زبان خود عيسي مسيح جاري شده‌اند حتا براي يك كودك قابل فهمند؛ اما هزاران جلدي كه درباره‌ي افلاطون نوشته‌ شده است هنوز نتوانسته است مقصود او را روشن كند؛ و به همين دليل بديهي، اين اباطيل هرگز قابل توضيح نيستند.» (رورتی، ص ۶۳، پي‌نوشت۱۶) چنين ادعايي دقيقاً مويد آن سخن خواهد بود كه دين را فلسفهِ عوام مي‌خواند، با اين همه سخن جفرسون دلالت بر فلسفه بودن دين ندارد كه رديه‌اي است بر فلسفه به يك علت مشخص؛ توضيح ناپذيري فلسفه در گستره‌اي همه شمول. بي ترديد نمي‌توان در صحت ادعاي جفرسون با وي هم‌ عقيده نبود كه فلسفه به‌ طور عام و فيلسوفان در درجه‌ي بعد، قابل دستيابي نظري و درك معنايي براي توده‌هاي مختلف مردم نيستند. اساساً همين قابل فهم بودن آموزه‌هاي ديني براي هر ذهني است كه در ديده‌ي عامي ِ حقيقت‌گرا، دين را …

ادامه‌ی مطلب …

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گفتگوی اخبار روز با یاسر عزیزی پیرامون انتخابات و نتایج آن؛
اخبار روز: نظرتان در باره نتايج انتخابات رياست جمهوری چيست، می توان انتخاب آقای روحانی را پيروزی مردم خواند؟

به هر حال انتخابات بر خلاف تصور بسیاری از پی‌گیران ِ جدی مسائل سیاسی به سرانجام رسید. شاید بخشی از هیجان ناشی از این نتیجه، به همین مهم برمی‌گردد. در واقع تصور غالب بر این بود که به واسطه‌ی قوت گرفتن احتمال تمایل جریان پادگانی – اقتدارگرای ِ تمامیت خواه به گزینه‌های قالی‌باف – جلیلی و راست سنتی به علی‌اکبر ولایتی، بعید نیست که فرایند انتخابات مشابه‌ کودتای ۸۸ تکرار شود. این مهم البته با توجه به تنگ‌نظری‌های هرچه بیشتر نظارت استصوابی، به هر قیمتی محتمل نبود. به همین اعتبار، اقبال غیر ِ قابل پیش‌بینی و دور از تصور مردم در آخرین روزها، متولیان امر انتخابات را به سمت خویشتن‌داری سوق داد و نتیجه آن شد که شاهد بودیم. بر این اساس …

ادامه‌ی مطلب…

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نوليبراليسم و زيست قسطي
چندی قبل در حين حركت در يك مسير، جمله‌ي پشت وانتي جلب توجه كرد؛
«يا علي گفتيم و قسط آغاز شد.»
در این حک ادبی یک معنای پنهان تر نهفته است که وقتی لفظ عمده ی قسط به چشم می خورد کمتر قابل بازیابی است. این که قسط با دقت جای «عشق» نشسته است همان معنای پنهانی است که به شکلی منسجم اراده ی پشت این جایگزینی را به عرصه ی تحلیل می کشاند. عشق در ادبیات بیش از هرچیز دال بر تعلق و وابستگی است. تعلقی از سر نیاز و به قیمت حتا جان. در واقع زيست قسطي بخشي مهم از دست آوردها و نتايج زيست در سايه ي سرمايه داري است. قسط در حقيقت يكي از بندهاي بردگي و رعيتي بر گردن انسان معاصر است بي آن كه شخص به بند كشيده شده تلقي يك برده يا رعيت را از خود داشته باشد. از سويي نيز، حتا اگر ساير ادوار تاريخي مبتني بر شيوه ي توليد مسلط و روابط متاثر از آن در جغرافياهاي متفاوت و فضاهاي ناهمگون، تفاوت هاي كيفي …

ادامه‌ی مطلب …

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کودتای ۲۸ مرداد؛ اولین دخالت بشردوستانه در ایران
تا پیش از جنگ دوم جهانی و در طی ۱۵۰ سال، ایالات متحده ۶ جنگ بزرگ و نزدیک به ۱۰۴ جنگ کوچک را از سر گذرانده بود. این واقعیت جنگی، شکل و ماهیت دولت امریکا را به طور خود به خودی به نوعی میلیتاریزم با توجیه دفاع ملی نزدیک می¬کرد. با این¬همه و بنا بر اسناد، همواره پس از جنگ¬ها، ارتش گسترش یافته به تعدیل خود می¬پرداخت و کوچک¬تر می¬شد تا به حدود و اندازه¬های پیش از هر جنگ نزدیک شود، تا جایی که در آستانه¬ی جنگ دوم جهانی این ارتش از حیث شمار نفرات به ۱۳۹ هزار نیروی ارتشی محدود بود. در پی جنگ جهانی دوم اما با وجود پتانسیل¬هایی که در نهایت از قبل این جنگ برای گسترش امپریالیسم امریکا فراهم آمد، صنایع امریکایی نیز به سمت و سوی صنایع نظامی حرکت شتابانی را آغاز کردند. میل به نظامی¬گری در تمام شئونی که از زبان «آیزنهاور» نیز نقل شد تا به امروز از چنان اشتها و قوتی برخوردار بوده است که امروزه شمار نفرات ارتش امریکا به 10 برابر شرایط جنگی دوم جهانی رسیده است و بنا بر آمار، یک و نیم میلیون پرسنل نظامی امریکایی…

ادامه‌ی مطلب…

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تحریم اقتصادی؛ تقویت «حجاب اجباری» در شکاف میان تاثیرات و نتایج
این روزها به شهادت تورم قیمت ها، تورم بیکاری، افت روزافزون ارزش پول ملی، گسترش فقر، نابودی تولید، تورم فساد اقتصادی و … که دیگر حتا نیازمند تحقیق آماری نبوده و شکلی ملموس و ویرانگر یافته است، نمی توان تاثیر «تحریم های اقتصادی» بر این نابسامانی اقتصادی – اجتماعی را نادیده گرفت. در عین حال، جدای از این که تحریم بخشی از جنگ است (و شاید در شرایط کنونی امکانی برای گسترش زمینه های تحقق عینی جنگ) و تنها به همین یک دلیل مستعد محکومیت است، نباید از تفاوت و شکافِ میان تاثیرات و نتایج تحریم های اقتصادی غافل شد. اگر غرب در ادامه ی غربال و توزین اپوزیسیون ورشکسته ی ایرانی جهت تلقین و تحمیل آلترناتیوی خودخواسته به مردم ایران آنچنان که در مورد عراق یا افغانستان شاهد بودیم، به نتیجه ای نرسد(چنان که تاکنون کیفیتن، نه از حیث سرسپردگی بل که از حیث پایگاه مردمی در ایران، به چنین بدیلی دست نیافته است) بی تردید حمله ای منجر به تغییر رژیم در ایران را تدارک نخواهد دید. از این جهت صرفن کاسه لیسان ِ آماده به اغتنام، نومیدوار در گوشه ی انتظارِ کبری …

ادامه‌ی مطلب …

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


چپ و ضرورت تدارک شکل جدید مواجهه با سیاست عمومی

«اریک هابسبام» در «عصر نهایت ها»* و در بررسی نهایی نتایج انقلاب اکتبر (به مثابه تحقق واقعی سوسیالیسم در قالب لفظی معمول شده ی سوسیالیسم واقعن موجود)، به نکاتی اشاره دارد که همه ی آن نتایج به واقع در خدمت پایایی سیستم جهانی سرمایه داری عمل کرده اند. شکست فاشیسم توسط قدرت و گستردگی ارتش سرخ ، آگاه نمودن سرمایه داری از پتانسیل های انقلابی طبقه کارگر و بالمآل عقب نشینی های تاکتیکی و محدود به نفع طبقه ی کارگر و در راستای تضمین حیات خود(از قبیل محدود کردن ساعات کار، بیمه و تامین اجتماعی، حداقل های رفاهی و …) در کنار سایر نتایجی قرار می گیرد که هابسبام از آن ها به عنوان خدمات سوسیالیسم مدل شوروی به سرمایه داری یاد می کند.

شاید بتوان از دیگر نتایج چنان سوسیالیسم در قدرتی که ظاهرن از نظر هابسبام مغفول مانده است، به این مورد نیز اشاره کرد که بنا بر اسناد**، در طول حیات دولت سوسیالیستی…

ادامه مطلب…

___________________________________________

 کارگري که کارگر نیست*
۱- کارگر کسی است که در ازاي دریافت مزد، براي کارفرما کار می کند. این یک تعریف به ظاهر بی طرفانه و رسمی از مفهوم کارگر است. در این جمله ي آغازین سه مفهوم مهم مندرج است. «کارگر»، «مزد» و «کارفرما». مطلب حاضر بر آن است در پیرامون دو مفهوم اول قدري تامل کند، ارتباط آن ها را بیابد و پس از آن حاصل این بررسی را در نسبت با واقعیت امروز جامعه ي کارگري بسنجد.

کارگر وراي تعریف رسمی فوق، در واقعیت خود موتور حرکتی چرخه هاي تولیدي و خدماتی جامعه است. در حقیقت هیچ پروژه ي تولیدي و خدماتی بدون حضور نیروي کار کارگر توان تولید و ارائه ي خدمات را نخواهد داشت. چنان چه این واقعیت اساسی را در نظر داشته باشیم که چرخه هاي تولیدي و خدماتیِ اقتصاد سرمایه سالارِ کنونی همواره در راستاي کسب سود بیشتر ساماندهی می شوند. به این اعتبار، کارگران به اتکاي توان کار خود به تحقق سود بیشتر در چرخه هاي تولیدي و خدماتی کمک می کنند. سهمی که خود کارگر از…

ادامه مطلب…

___________________________________________

نقد و نظري بر ليبرال دموكراسي
یکی از تفاوت هایی که به زعم پاره ای از دانشمندان اندیشه های سیاسی – اجتماعی میان لیبرالیسم و اندیشه هایی چون مارکسیسم وجود داشته است، عدم وجود شخصی شاخص در تاریخ پیدایی و پایایی این اندیشه بوده است که بتوان با نقد چنین شخصی اين ايدئولوژي را شناخت یا بدان پرداخت. به عبارتی لیبرالیسم عبارت است از تجمع فرآورده های فکری بسیاری که در بسیاری نقاط با هم در تضاد و خلافند. گروهی چنین ویژگی را مثبت و برخی منفی دانسته اند، با این زمینه آنچه در اینجا آورده می شود نیز نمی تواند نقد همه گرایشات درون لیبرالی باشد .

«دکتر حسین بشیریه» در جایی ضمن نقد نویسندگانی که لیبرالیسم را همبسته با سرمایه داری می دانند، می نویسد: «برخی از نویسندگان، لیبرالیسم به معنای نظریه حکومت محدود و معطوف به آزادی فردی را با نظام بازار آزاد و اقتصاد سرمایه داری ِ بازاری همبسته می دانند. این همبستگی هرچند از لحاظ تاریخی…

ادامه مطلب

______________________________________

بازیابی «طبقات در سرمایه داری معاصر»
«کارل مارکس» هرچه به پایان حیات خود نزدیک‌تر می شد، بیش از پیش به نظرگاه ساخت گرایی متمایل می گشت. چه آن جایی که در «مبانی نقد اقتصاد سیاسی» در شکلی معتدل «هستی اجتماعی» را برسازنده ی «آگاهی» انسان توضیح می داد و چه در «نقد اقتصاد سیاسی»(سرمایه) که قوانین سرمایه داری را هم بر سرمایه داران و طبقه ی بورژوا و هم بر سایر طبقات ِ غیر از آن، چونان «قوانین الزام آور خارجی» می دانست که همگان ناخواسته بر آن یا تابع آن عمل می کنند. وجود چنین رگه هایی در آثار مارکس، سبب شد تا در قرن بیستم و در زمانه ای که ساخت گرایی زبانی ِ برآمده از آرای زبان شناس نام آور سوییسی(فردینان دو سوسور) به همه ی شعوبات دانش بشری رسوخ می یافت، نزد نام دارترین ساخت گرای مارکسیست یعنی «لویی آلتوسر» ِ فرانسوی، به نحله ای موثر در تاریخ اندیشه های مارکسیستی تبدیل شود.

این گرایش فلسفی بی آن که در صدد تفصیل در محتوای اندیشه ای آن باشیم، معتقد به فرازمندی قطعی ساخت ها در حیات اجتماعی هستند، به گونه ای که انسان ها برخلاف یا بی توجه …

ادامه مطلب

 __________________________________________

والنتاین؛ یادبودی برای عشق
جهانی شدن فقط اقتصادی نیست، سیاسی، نظامی و فرهنگی نیز هست. در شرایطی که به تعبیر کسانی چون “آنتونی گیدنز”، بزرگترین انقلاب عصر حاضر که در خدمت جهانی شدن است “انقلاب اطلاعاتی” در شکل تکنولوژیک آن بوده، و به بیان وی از اهم ویژگی های این جهانی شدن تکنولوژیک ِ فرهنگی که تا حدودی متناقض نما نیز هست، تقویت فرهنگ های بومی و در عین حال گسترش جهانی این فرهنگ هاست، شاهد گسترش فضای زیستی عناصر فرهنگی قومی و ملی در حدود جهانی بوده ایم. برآمدن کاج کریسمس در خانه ی یک مسلمان ِ خاورمیانه ای و ارسال پیام های شادباش روز والنتاین در گستره ای بسیار انبوه تر از شمول کاج کریسمس، از نمودهای این جهانی شدن فرهنگ های بشری است.

“والنتاین”، روز عشق یا روز عشاق است. اگر ذهن شرقی ما با لفظ و مفهوم “والنتاین” نوآشناست، با عشق چنین نیست. سرشت تاریخ ادبیات ما از عشق بوده است و شاعرانش غلام حلقه به گوش اکسیری بوده اند که بدان عشق می گفته اند. امروز اما زمانه ی دیگری است و پرسش این است، امروز کدام …

ادامه مطلب …

 ___________________________________________

در دفاع از مداخله ی بشردوستانه
در روزهای اخیر بحث های گسترده ای در محافل ایرانی برون مرز، پیرامون احتمال حمله ی نظامی امریکا و اسرائیل به ایران و شکل مواجهه ی با آن صورت یافته است. پرواضح است کنش گران داخل کشور، به تاکتیک ها و تدبیرهای برون مرز وقعی چنان ننهند که ایشان مباحث خود را جدی گرفته اند. با این همه پیگیری و پرداخت به آن مباحث نظری و گاهی تحلیلی، چندان خالی از لطف نیست.

«مداخله بشر دوستانه» حوزه ی جدیدی از مباحثه ی نظری است که در این میان از چالش پذیری خاصی برخوردار شده است. برخی تمام قد از صحت و نیکویی این فاز نظری و تبعات و لوازم کنونی اش دفاع می کنند و پاره ای چنین مداخلاتی را بالمآل نقض حریم سرزمینی و انکار بالقوگی های انسانی سرزمین مورد مداخله توصیف و تبیین می کنند. این مختصر فارغ از نگاه تشریحی به این پدیده و واکاوی تاریخی و نظری آن، در صدد دفاعی دیگرباره از چنین ترمی …

ادامه مطلب

____________________________________________

ما کجای این تاریخ ایستاده ایم؟
متن سخنرانی یاسر عزیزی در سمینار همبستگی با جنبش جهانی ضد سرمایه داری (کرج – آبان1390)
***

«اینجایم

بر تلی از خاکستر

پا بر تیغ می کشم

و به فریب هر صدای دور

دستمال سرخ دلم را

تکان می دهم»

آنچه این روزها و در قلب جهان سرمایه و سرمایه داری می گذرد، در کنار خوشایندی ناشی از باز توضیح عینی آنچه از موضع چپ، تضادها و تناقضات ذاتی سرمایه داری خوانده می شود از سویی و بازیابی امکان اعتراض و طغیان توده هایی که سال ها این گونه نمود داده شده بودند که در بند استحاله روانی، فرهنگی و ذهنی ِ فرهنگ سرمایه داری، به اجیران و مزد بگیران بی تمرد بدل شده اند از دیگر سو؛ ضرورت بازنگری آنچه جنبش های اصیل چپ و برابری خواه خوانده می شود را، در وضعیت خود ایجاب می کند. در این میان، این نوشتار در صدد تشریح مجدد و چند باره وضع موجود یا کف زدن و ابراز شادمانی دیگر از چنین وضعی نیست، بلکه از موضع کسی …

ادامه مطلب…

________________________________________

طبیعت مان را پس بگیریم
«کارل مارکس» در جایی مدعی می شود که «طبیعت کالبد غیراندام وار انسان است». وی با برشمردن دو نکته اساسی در زمینه‌ی امکانات طبیعت برای انسان بر این قرار که نخست طبیعت وسیله‌ی مستقیم زندگی انسان است و دو دیگر ابزار فعالیت زندگی اوست، عطف به جمله ی اول معتقد است که «آدمی از قِبَل طبیعت زندگی می کند، به این مفهوم که طبیعت پیکر اوست و اگر می خواهد نمیرد باید پیوسته با آن (طبیعت) تبادل داشته باشد». مارکس همچنین تاکید می کند که «گره خوردن زندگی مادی و معنوی آدمی با طبیعت، صرفن به این مفهوم است که طبیعت با خود پیوند دارد، زیرا آدمی خودش بخشی از طبیعت است»(۱) بر پایه‌ی چنین نگرشی است که مارکس، بیگانگی از طبیعت را یکی از جنبه های اساسی از خود بیگانگی انسان، بویژه در جهان مدرن قلمداد می کند. این بیگانگی …

ادامه مطلب…

***

  1. امین شیرانی
    آگوست 13, 2016 در 7:48 ب.ظ.

    یاسر جان دوست دارم بشدت دلتنگتم امین شیرانی

  2. آرمین
    آگوست 3, 2018 در 3:52 ق.ظ.

    در مورد اون مطلب که در باره رضا شاه و اون شعر عشقی که متذکر شدین باید بگم امثال شما جو روشنفکری گرفته ها بودن که بلای 57 رو بر این مملکت نازل کردن. شماها فکر میکنید خیلی فهمیده و عقل کل هستید ولی اندازه یه بز نمیفهمید به عبارتی جلوتر از نوک دماغتون رو نمیخواهید ببینید… طی 50 سال که ملت ایران از سفلیس و سوزاک و کچلی در دوران قاجار رسیدن به دانشگاه و روشنفکرای امثال شما رو لابد پدر شما زمینه ساز بودن!!! شماها به قول مولوی کیر رو میبینید ولی کدو رو نمیبینید… رضا شاه در زمان به قدرت رسیدن با مردم فرانسه و اروپا روبرو نبود که داری شعور و فرهنگ باشند و متمدنانه زندگی کنند با یه مشت دزد و راهزن روبرو بود که اگه کسی غفلت میکرد بخاطر یه تیکه نون سر مردم رو میبریدند… اینو میفهمی؟؟؟ تنها راه سرکوب این مردم زور بود چون تنها زبانی بود که میفهمیدند. بعدها زمانی که اوضاع سر و سامان گرفت و مردم کمی با فرهنگ روز دنیا آشنا شدن زبان و نحوه برخورد هم تفاوت پیدا کرد. اون دوره اون رفتار رو لازم داشته مثه الان که باز دوباره برگشتیم به همون دوران و یه رضا شاه این مردم لازم دارن تا دوتا رو بندازه تو تنور که بقیه حساب کار دستشون بیاد و عین آدم زندگی کنن

  3. تماشاچی
    اکتبر 7, 2019 در 7:35 ق.ظ.

    امیدوارم که ایران ایرانستان شود و جمهوری های عرب و فارس و ترک و کرد و بلوچ و گیلانی و لر بجان هم افتاده کشت و کشتار کنند تا نه جوی خون که رود خون جاری شود ، در آن هنگام من آرام و خونسرد به تماشا می نشینم و یزدان را سپاس میگویم که بدور از فتنه ام

  1. No trackbacks yet.

بیان دیدگاه